بسم الله الرحمن الرحیم
... روزى بر رسول خدا(ص ) وارد شدم . دیدم (پیش از من ) سلمان شرفیاب است و در برابر آن حضرت نشسته است . در این بین مرد عربى از در وارد شد (و یک سر به جانب سلمان رفت و با کمال گستاخى ) او را از جایش کنار زد و خود بر جاى او نشست !
پیامبر خدا(ص ) چنان برآشفت و خشمگین گشت که چشمانش سرخ شد و عرق در پیشانى مبارکش ظاهر گشت . پس به آن گستاخ فرمود: اى مرد صحرایى ! آیا کسى را پس مى زنى که خدایش در آسمان او را دوست مى دارد و رسولش در زمین بدو مهر مى ورزد؟!
اى اعرابى ! آیا بر کسى جسارت مى کنى که جبرئیل همیشه برایش حامل سلام بوده است ؟ نشد که جبرئیل نزد من آید و بر سلمان درود نفرستد.
اى مرد! سلمان از من است ، هر که بر او ستم کند بر من ستم کرده و هر که او را بیازارد مرا آزرده است . کسى که اتو را از خود براند، از من فاصله گرفته و هر که به او نزدیک شود به من نزدیک گشته است .
اى اعرابى ! نباید با سلمان رفتارى خشونت آمیز داشته باش ، خداى متعال از من خواسته است تا علم منایا (اجلها) و بلایا (حوادث و پیشامدها) و انساب (نسبها) و فصل الخطاب (روشن بینى و حکمت ) را به او بیاموزم .
مرد عرب (که از این همه تجلیل شگفت زده شده بود) گفت : اى فرستاده خدا، من گمان نمى کردم که مقام و موقعیت سلمان به اینجا رسیده باشد! مگر نه این است که او مسلمانى است که پیشتر بر کیش مجوسان بوده است ؟!
حضرت فرمود: من از جانب پروردگار براى تو سخن مى گویم و تو یاوه مى بافى ؟ سلمان هرگز مجوسى نبوده . او در باطن موحد بوده و در ظاهر تظاهر به شرک مى کرده است ....
قال على (ع ): لقد حضرت رسول الله (ص ) و سلمان بین یدیه ، فدخل اعراب فنحاه عن مکانه و جلس فیه ، فغضب رسول الله (ص ) حتى در العرق بین عینیه و احمرتا عیناه ثم قال : یا اعرابى ! اتنحى رجلا یحبه الله تبارک و تعالى فى السما و یحبه رسوله فى الارض ؟
یا اعرابى ! اتنحى رجلا ما حضرنى جبرئیل الا امرنى عن ربى عزوجل ان اقرئه السلام . یا اعرابى ! ان سلمان منى من جفاه فقد جفانى و من آذاه فقد آذانى و من باعده فقد باعدنى و من قربه فقد قربنى .
یا اعرابى ! لا تغلظن فى سلمان فان الله تبارک و تعالى قد امرنى ان اطلعه على علم المنایا و البلایا و الانساب و فصل الخطاب .
فقال الاعرابى : یا رسول الله (ص )! ما ظننت ان یبلغ من فعل سلمان ما ذکرت ! الیس کان مجوسیا ثم اسلم ؟
فقال النبى یا اعرابى ! اخاطبک عن ربى و تقاولنى ؟ ان سلمان ما کان مجوسیا و لکنه کان مظهرا للشرک مبطنا للایمان ....(91)